کد مطلب:129742 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:259

فریاد جبرئیل
امام صادق (ع) فرمود: «هنگامی كه حسین (ع) كشته شد ناشناسی در میان لشكر آمد و فریاد زد و گفت: چگونه شیون نكنم در حالی كه رسول خدا (ص) ایستاده و یك بار به زمین می نگرد و یك بار به جمع شما. من بیم آن دارم كه به درگاه خداوند نفرین كند و همه ی اهل زمین هلاك شوند. در این هنگام مردم به یكدیگر می گفتند این انسانی دیوانه است! اما توابین گفتند: به خدا سوگند این چه كاری بود كه با خود كردیم!؟ به خاطر پسر


سمیه، سرور جوانان بهشت را كشتیم! سپس بر ضد ابن زیاد شورش كردند و كارشان بدانجا رسید كه [راوی] گوید: به امام عرض كردم: فدایت شوم آن شیون كننده چه كسی بود؟ فرمود: به اعتقاد ما كسی جز جبرئیل نبود. اگر به او اجازه داده می شد چنان فریادی برمی آورد كه جان همه ی آنان از كالبد خارج می شد و به آتش می رفت. ولی خداوند به آنان مهلت داد تا بیشتر گناه كنند، و عذابی دردناك بچشند...». [1] .


[1] كامل الزيارات، ص 336، باب 108، حديث 14. مرحوم مقوم در حاشيه اين روايت گفته است: «آري رسول خدا (ص) در معركه حاضر شد و آن گروهي كه قصد برداشتن خاندانش را از روي زمين داشتند مشاهده كرد! و در حضور ايشان، بيوه زنان شيون كردند زنان فرزند از دست داده گريستند و كودكان و دختركان از تشنگي ناله و زاري كردند! لشكريان صداي هولناكي شنيدند كه مي گفت: واي بر شما اي اهل كوفه! من رسول خدا را مي بينم كه يك بار به جمع شما و بار ديگر به آسمان نگاه مي كند، در حالي كه محاسن مقدسش را به دست گرفته است! اما هوي و هوس و گمراهي استحكام يافته در دل آن جمع فرورفته ي در طمع، به آنان چنين القا كرد، كه آن صداي ديوانه اي است!». (مقتل الحسين (ع)، مقرم، ص 296).

شايان ذكر است كه در پايان جلد چهارم همين مجموعه از امام صادق (ع) نقل كرديم كه فرمود: «چون حسين بن علي (ع) را با شمشير زدند و خواستند كه سرش را جدا كنند، منادي از سوي خداوند - تبارك و تعالي - از درون عرش فرياد برآورد و گفت: آگاه باشيد، اي امتي كه پس از پيامبرتان سرگردان و ستمگر شديد، خداوند شما را به عيد قربان و فطر موفق مگرداناد!

گويد: آنگاه امام صادق (ع) فرمود: «به خدا سوگند، ناگزير موفق نشدند و هرگز موفق نخواهند شد، تا آنكه خونخواه حسين (ع) قيام كند.» (امالي صدوق، ص 142، مجلس 31، حديث شماره 5؛ و الكافي، ج 4، ص 170، حديث شماره ي 3).